بریده مثل باد

دوران دبیرستان، سال سوم و چهارم، استاد فیزیک پایه ام آقای سعیدی بود؛ مردی نازنین، مهربان و بسیار با سواد. این آدم باعث شد علاوه بر علاقمندی به ریاضی و فیزیک، بخشی از اعتماد به نفس تخریب شده ام تو اون دوران رو بدست بیارم. یه جمله بامزه داشت که همیشه موقع پیش اومدن و انجام کارهای سخت اما شدنی، میگفت: انجام دادن یه سری کارها مثل درست کردن دوغ تو اقیانوس میمونه؛ از نظر تئوری شدنیه اما خیلی سخته. ولی خانم ااااگه بشه چی میشه ؟ امروز یه اشتباه بزرگ انجام دادم؛

آخرین مطالب این وبلاگ

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها